امروز ۱۱ اکتبر، معادل ۲۰ میزان/۲۰ مهرماه، روز جهانی «آشکارسازی» است. «Coming out Day» یا روز آشکارسازی از سال ۱۹۸۸ به این سو، با هدف حمایت از جامعه الجیبیتیکیو و تشویق افراد به زندگی با هویت حقیقیشان برگزار میشود. همچنین، افزایش آگاهی در میان اقشار مختلف جامعه نسبت به جامعه الجیبیتیکیو و ترویج ارزشهایی همچون برابری و پذیرش تنوع گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی، از دیگر اهداف تعیین چنین روزی عنوان شده است. با وجود اهمیت آشکارسازی برای اطرافیان، خصوصاً اعضای خانواده و دوستان، همچنان این اقدام برای جامعه رنگینکمانی افغانستانی و ایرانی عملی با ریسک خطر بالا در نظر گرفته میشود.
دگرجنسگراهنجاری موجود در افغانستان و ایران، در کنار تابوهای موجود علیه افراد با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی متنوع و نیز نبود فضای امن، جامعه رنگینکمانی را با محدودیتهای فراوانی روبهرو کرده است که عملاً مانع از مطرح کردن این موضوعات در محیطهای تحصیلی و دریافت خدمات مشاورهای بیطرف میشود. به همین دلیل، اغلب گزینههای دیگری جز گفتوگو با اعضای خانواده یا دوستان برای افراد رنگینکمانی باقی نمیماند.
با این حال، همانطور که در موارد مشابه در افغانستان و ایران مشاهده کردهایم، آشکارسازی، بدون سنجیدن تمامی جوانب و ارزیابی ظرفیت فکری خانواده، گاه عواقب جبرانناپذیری برای جامعه رنگینکمانی افغانستانی و ایرانی به همراه داشته و در مواردی به قیمت جان افراد رنگینکمانی تمام شده است. در موارد بسیاری، خانوادهها پس از آگاهی از گرایش جنسی و هویت جنسیتی فرزندشان، نه تنها آغوش خود را برای او باز نکرده، بلکه او را از خانه و خانواده طرد کردهاند؛ اقدامی که سبب بیخانمانی فرزندان و بحرانهای روحی و جسمی فراوانی شده است. در ماجرای متین خلیلبیگی، به نقل از سازمان حقوق بشری ههنگاو، آنچه سبب شد تا سرانجام او اقدام به خودکشی کند، حس طردشدگی و فشار شدید روانی از سمت خانواده و نزدیکان پس از آشکارسازی هویت جنسی او بود.
در بسیاری موارد، خانوادهها با هدف «درمان» فرزندان خود، به پزشکان کوییرستیز مراجعه میکنند تا با آنچه «درمان های اصلاحی» مینامند، گرایش جنسی یا هویت جنسیتی فرد رنگینکمانی را «تغییر» دهند و آن را با انتظارات جامعه دگرجنسگرا محور همسو کنند. گاه خانوادهها پا را فراتر گذاشته و با سپردن فرزند خود به کانون اصلاح و تربیت، با فرزند کوییر خود مانند یک مجرم خطرناک رفتار کردهاند. کاوه، مرد همجنسگرای ایرانی، میگوید: «زمانی که برای مادرم آشکارسازی کردم، او موضوع را به ناپدریام گفت. او هم بلافاصله با پلیس تماس گرفت و از من شکایت کرد. آنها تصمیم گرفتند که برای درمان آنچه انحرافات جنسی من میدانستند، من را به کانون اصلاح و تربیت ببرند. چون آن زمان زیر هجده سال سن داشتم. جایی که از روز اول توسط سربازان و مأموران پلیس دستمالی شدم و بارها به من تجاوز شد.»
اما شرایط وقتی بغرنج میشود که بدانیم گاه خانواده چنان از فرزند خود دست میشوید که از ترس آبرو، حاضر به قربانی کردن جگرگوشه خود میشود. نمونههای فراوانی وجود دارد که خانوادهها در افغانستان پس از آگاهی از گرایش جنسی و هویت جنسیتی فرزندان، آنها را به دست مأموران طالبان سپردهاند؛ ناگفته پیداست که سرنوشت افراد رنگینکمانی در بند طالبان چیزی جز ناپدیدسازی و مرگ نخواهد بود.
آشکار کردن گرایش جنسی و هویت جنسیتی گاه به شکل مستقیم اتفاق نمیافتد. قتل دردناک علیرضا فاضلیمنفرد از جمله نمونههای برملا شدن گرایش جنسی افراد به شکلی غیرمستقیم است که میتواند تبعات خطرناکی برای آنها داشته باشد. در مثال علیرضا، زمانی که خانواده بهطور اتفاقی، از طریق کارت پایان خدمت سربازی به گرایش جنسی او پی بردند (در ایران امکان گرفتن معافیت سربازی در صورت تأیید داشتن گرایش جنسی به همجنس یا هویت جنسیتی ترنس وجود دارد)، از ترس آبرو و آنچه ننگ خانواده میدانستند، مردان خانواده تصمیم به قتل علیرضا گرفتند.
روز آشکارسازی اگرچه از نظر نمادین بسیار مهم است، اما ضروری است بدانیم بدون فراهم آوردن بسترهای فکری لازم و ارزیابی ظرفیت خانواده و جامعه، طرح چنین موضوعی در افغانستان و ایران ممکن است بهجای حمایت، به طرد اجتماعی و گاه خطرات جانی منجر شود. آشکار کردن گرایش جنسی و هویت جنسیتی بدون رضایت فرد نیز، همانند آنچه در ماجرای قتل دردناک علیرضا فاضلیمنفرد شاهد بودیم، اقدامی خطرناک و با پیامدهای جدی همراه است. در نتیجه، برای بهبود وضعیت جامعه الجیبیتیکیو، افزایش آگاهی عمومی درباره اعضای این جامعه اولین و مهمترین گام محسوب میشود. این مهم میتواند از طریق همکاری با سازمانهای فعال در زمینه حقوق بشر، جامعه مدنی و رسانههای مستقل، با هدف ایجاد پذیرش و همدلی بیشتر در جامعه انجام شود. پس از آن، هنگامی که زیرساختهای فکری و اجتماعی جامعه بهبود یافت، آنگاه میتوان بهتدریج افراد را برای آشکارسازی تشویق کرد و به یک آشکارسازی بدون ریسک امید بست.
علی عارفی