مقاله

چالش جامعه رنگین کمانی برای «مهاجرت»

۲۵ فروردین ۱۴۰۳زمان تقریبی مطالعه: ۸ دقیقه

پس از سلطه گروه طالبان در افغانستان، همجنسگرایان، دوجنسگرایان، افراد ترنس‌ و کوییرها در افغانستان به اولین هدف‌های تعقیب، آزار و شکنجه، سنگسار و اعدام تبدیل گشتند. طالبان، افراد LGBTQ را نماد فرهنگ غربی و کفر می‌دانند؛ همجنسگرایی را فعل بد و ناپسند و معادل اسلامی «لواط» را بر رابطه دو همجنس، قائل می‌شوند و روزی نیست که خبر شلاق و دستگیری افراد LGBTQ توسط طالبان به گوش نرسد. در چنین فضای وحشت و شکنجه‌ای، افراد LGBTQ راهی جز مخفی شدن در خانه یا فرار از افغانستان نداشتند و راهی کشورهای همسایه افغانستان به ویژه پاکستان و ایران شدند. این پناهجویی در شرایطی انجام شد که بسیاری از افراد رنگین‌کمانی، هیچ برنامه‌ریزی و آمادگی برای خروج از افغانستان نداشتند و به ناگاه خود را در دو راهی زندگی زیر سایه سیاه طالبان و فرار به امید زندگی بهتر می‌دیدند.

در این نوشته به مشکلات و سختی‌های افراد مهاجر یا پناهجوی همجنسگرا، دوجنسگرا، ترنس و کوییر افغانستانی در ایران خواهیم پرداخت و قصد داریم تا نمایی کلی از شرایط و مشکلات آنها را ارائه دهیم.

سفر به ایران، از دو طریق قانونی و قاچاق صورت می‌گیرد که هر کدام مشکلات خود را دارد.

سفر قانونی نیازمند داشتن پاسپورت و ویزای ایران است. پروسه گرفتن پاسپورت در افغانستان بسیار زمان‌بر و طولانی است و حتی تا ۶ ماه یا بیشتر هم طول می‌کشد و پس از آن، گرفتن ویزای ایران، که البته آسان و کمتر از یک هفته قابل دسترسی است. زمان ویزای ایران حداقل ۴۵ روز و حداکثر سه‌ماهه است و مجموع هزینه پاسپورت و ویزای ایران، با مخارج سفر حدود پانصد دلار خرج دارد. با توجه به شرایط اقتصادی جامعه افغانستان و زیرخط فقر بودن ۸۰ درصد جامعه، بالطبع ۸۰ درصد افراد رنگین‌کمانی افغانستانی امکان سفر قانونی را از دست خواهند داد. اگر کسی امکان تامین این هزینه را داشته باشد و بتواند وارد ایران شود، طبیعتا امکان حضور قانونی و پشتیبانی قانون را خواهد داشت و می‌تواند بدون ترس بازداشت و رد مرز در ایران زندگی کند. ویزاهایی که برای ایران صادر می‌شود امکان تمدید دوباره هم دارند و با هزینه‌ای بسیار کم حدود ۵ دلار می‌شود آن را برای بار دوم نیز تمدید کرد. طبق آخرین اطلاعات، دولت ایران امکان چهار بار تمدید ویزا را ممکن ساخته است اما برای اقامت چند ساله، قانون روشن و دقیقی وجود ندارد. به زبان ساده به طریق قانونی می‌توان حداکثر یک سال در ایران، با ویزای توریستی زندگی کرد و پس از آن باید از ایران خارج شد وگرنه پاسپورت شما باطل می‌شود.

راه دیگر سفر به ایران، مسیر «قاچاق» است که معمولا از طریق مرز نیمروز در نزدیکی شهر زابل استان سیستان و بلوچستان ایران، صورت می‌گیرد. خطر بزرگی که معمولا از آن صحبت نمی‌شود، کشته شدن مسافران مسیر قاچاق توسط تیراندازی ماموران، هنگام عبور از دیوار مرزی و همچنین به سمت ماشین‌های «شوتی» است. قاچاق انسان در ایران امری غیرقانونی است و جرم آن در مورد اول، جریمه نقدی و توقیف ماشین به مدت شش ماه است اما برای بار دوم، ماشین فرد قاچاقبر توسط دولت مصادره می‌شود و این برای قاچاقبرانی که تنها سرمایه زندگی آنها یک ماشین است بسیار مهم و نبرد مرگ و زندگی است. این راننده‌ها که به آنها شوتی هم می‌گویند، از آنجا که معمولا حداقل یک بار توسط پلیس دستگیر و جریمه شده‌اند برای از دست ندادن ماشین خود، تمام سعی خود را می‌کنند که با پلیس روبرو نشوند و از راه‌های ناشناخته و خلوت‌تری که پلیس در آن نیست می‌روند اما اگر با پلیس روبرو شوند و یا به دلیل غفلت با گشت پلیس روبرو شوند؛ اخطار پلیس برای ایست را زیر پا می‌گذارند و با جان مسافران، قمار مرگ و زندگی را پیش می‌گیرند و با فرار از پلیس، امکان تیراندازی و شلیک به سمت ماشین خود را به پلیس می‌دهند و با سرعت فراوان در جاده، امکان تصادف را به حداکثر می‌رسانند و با هر شلیک پلیس به این ماشین‌ها، که تمام فضای آن حتی صندوق عقب را مسافر در برگرفته است، جان عزیزی از دست می‌رود.

با پشت سر گذاشتن مسیر سخت قاچاق، یا راه قانونی و رسیدن به مقصد در ایران، مسائل دیگری برای یک فرد کوییر در پیش است.

نظام جمهوری اسلامی ایران، همانند گروه طالبان، دارای تفکرات اسلامگرایانه و همجنسگراستیز است و در قانون خود، همجنسگرایی را جرم می‌داند و برای رابطه جنسی دو همجنس، مجازات شلاق و مرگ را در نظر گرفته است؛ همچنین بر دوگانگی جنسیت تاکید دارد و به هویت‌های غیردوگانه اعتقادی ندارد. جامعه ایران نیز دارای باورهای هموفوب و دگرجنسگرامحور است و افراد رنگین‌کمانی بالاجبار باید هویت جنسیتی و گرایش جنسی خود را از جامعه پنهان کنند. این موضوع شامل افراد رنگین‌کمانی افغانستانی ساکن ایران نیز می‌شود و این کشور، مکانی کاملا امن و راحت برای رنگین‌کمانی‌های افغانستانی نیست.

در سالهای اخیر به ویژه پس از تسلط طالبان در افغانستان، رفتارهای نظامی و سیاسی گروه طالبان در مرزها و حملات آنها به پاسگاه‌های مرزی ایران و پاکستان، شرایط متفاوتی با بیست سال حکومت جمهوریت در افغانستان را ایجاد کرده است. رویکرد تهاجمی و ادبیات توسعه طلبانه گروه تروریستی و اسلامگرای طالبان در عرصه سیاست عمومی و خارجی، موجی از خشونت و پیشداوری علیه مهاجرین و پناهجویان افغانستانی در ایران و پاکستان را دامن‌زده است که در ادغام با رفتارهای نژادپرستانه و امواج فاشیستی در شبکه‌های مجازی همراه با توهین‌ها و بحث‌های نژادی در شبکه‌های اجتماعی، بدترین فضا را برای پناهجویان رنگین‌کمانی افغانستانی در ایران و پاکستان، ایجاد کرده است.

افراد رنگین‌کمانی که از ظلم و ستم طالبان فرار کرده‌اند اکنون مورد قضاوت و پیش داوری‌های فراوانی از سوی جامعه ایران نیز قرار می‌گیرند و احساس آرامش، امنیت و آینده روشن ندارند. زبان دری/فارسی، زبان مشترک ال جی بی تی های افغانستانی و ایرانی و مردم دو کشور است و این باعث سهولت ارتباط انسانی، یافتن شغل و کسب درآمد آسان می‌گردد. ناگفته نماند که افراد زیادی در جامعه ایران وجود دارند که نگاه برابر و انسانی به پناهجویان افغانستانی دارند و جامعه ایران را نمیتوان به شکل کلی متهم به رفتارهای نژادپرستانه کرد، اکثر مشکلاتی که افراد پناهجوی افغانستانی به ویژه افراد کوییر را آزار می‌دهد، قوانین و تبعیض سیستماتیک حکومت و نبود قانون روشن و شفاف در مورد مهاجرین و پناهجویان در ایران است.

کمک کنید تا دگرباشان افغان را از جهنم نجات دهیم!