تاثیر حمایت «خالد حسینی» از فرزند ترنس خود بر جامعه رنگینکمانی افغانستان
گزارشی از شایا گلدوست، خبرنگار و کنشگر مسائل جنسی و جنسیتی
«خالد حسینی»، نویسنده مشهور افغانستانی-امریکایی چند روز پیش با انتشار عکسی در حساب کاربری توییتر، حمایتش را از دختر ترنس خود اعلام کرد. او که عکسهایی از کودکی «هریس» و دوران بزرگسالی دخترش را منتشر کرده است، در توییت خود نوشت:«دیروز، دخترم هریس به عنوان یک ترنس آشکارسازی کرد. بیشتر از همیشه به او افتخار میکنم. او همیشه به ما درس شجاعت و حقیقت داده است. میدانم که دوره سختی را پشت سر گذاشته است. او به ظلمی که به افراد ترنس میشود، آگاه است اما او هم قدرتمند و هم بسیار شجاع است. من عاشقانه دخترم را دوست دارم. او زیبا و بسیار باهوش است. من تمام عمر کنارش خواهم ایستاد. خانواده ما از او حمایت میکند.»
خالد حسینی (زاده چهارم مارس ۱۹۶۵ در کابل)، پزشک پیشین و نویسنده افغان-امریکایی است. عمده شهرت او بابت نگارش دو رمان «بادبادکباز» و «هزار خورشید تابان» بوده است. آخرین رمانهایش، «و کوهستان به طنین آمد» و «دعای دریا» هستند که به فارسی نیز ترجمه شدهاند.
خالد حسینی از «دانشگاه سانتا کلارا» مدرک لیسانس خود را در رشته زیستشناسی کسب کرد و سپس در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه ایالتی «سندیگو» در شهر سندیگو، در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. او از سال ۱۹۹۶ به تحصیل در رشته تخصصی پزشکی داخلی مشغول شد.
اولین رمانش، «بادبادک باز» (در افغانستان: «گودی پران») که در سال ۲۰۰۱ هنگام گذراندن دوره کارآموزی پزشکی در مرکز پزشکی «سیدرز-ساینا» لسآنجلس شروع به نوشتن آن کرد، در سال ۲۰۰۳ میلادی انتشار یافت و به عنوان سومین اثر پرفروش همان سال شناخته و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب، موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد. در تمام آثار خالد حسینی، شاهد توصیف جامعه افغانستان و مشکلاتی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، هستیم.
او در سال ۲۰۰۶ از سوی «آژانس حمایت از پناهندگان» سازمان ملل متحد (UNHCR) به عنوان «سفیر حسن نیت» این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، «بنیاد خالد حسینی» را در سال ۲۰۰۷ برای کمک به افغانها، بنیان نهاد.
«ترنس» یا «ترنسجندر» یک واژه چتری است و به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، زن ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود، در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
مرد ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود، در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیر دوگانه» یا «نانباینری» داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
حمایت آشکار خالد حسینی از آشکارسازی هویت جنسیتی دخترش بازتاب گستردهای در میان کاربران شبکههای اجتماعی داشته است. این موضوع که در جامعهای مانند افغانستان یک تابوی اجتماعی است و کمتر درباره آن صحبت میشود، تعجب کاربران افغانستانی را در فضای مجازی برانگیخته است. اما هستند کاربران زیادی که شجاعت خالد حسینی را قابل تحسین دانسته و به تصمیم دخترش هریس احترام گذاشتهاند. آنها معتقدند که صحبت از موضوعات جنسی و جنسیتی و در کل جامعه رنگینکمانی از سوی افراد مشهور و صاحب نام کمک بزرگی به مشاهدهپذیری جامعه افغانستان میکند و میتوان به بهبود شرایط قشر رنگینکمانی در افغانستان امیدوار بود. هرچند با روی کار آمدن مجدد «طالبان»، رسیدن به شرایط مطلوب کار بسیار دشواری است.
«آرتمیس اکبری»، فعال جامعه رنگینکمانی افغانستان و از موسسان «سازمان افغان الجیبیتی» معتقد است که این اقدام خالد حسینی تاثیر بسیار مثبتی بر روی افکارعمومی جامعه افغانستان وحتی ایران میگذارد. به این دلیل که حسینی به واسطه کتابهایش، در افغانستان و ایران بسیار شناخته شده است.
او در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید: «در جامعه افغانستان که بسیار مذهبی، سنتی و مردسالار است، فضا آنچنان بسته است که افراد الجیبیتیکیو زیادی از سوی خانوادههای خود مورد خشونت قرار میگیرند. حتی از سوی نزدیکترین اعضای خانواده به قتل میرسند. حمایت فردی مانند خالد حسینی میتواند تاثیر مثبتی در کاهش این خشونتها داشته باشد؛ همانطور که در شبکههای اجتماعی هم شاهد بودیم که بسیاری از افراد با اشاره به این که حسینی فردی شناخته شده و مورد اعتماد است، حمایتش از فرزندش نمیتواند بیدلیل باشد؛ حتی از سوی افرادی که بسیارمذهبی و رادیکال هستند. این اقدام خالد حسینی میتواند افراد را تشویق به جستوجو و مطالعه بیشتر درباره موضوعات جنسی و جنسیتی کرده و سطح آگاهی جامعه را افزایش دهد.»
آرتمیس اکبری در ادامه میگوید: «پیش از این نیز شاهد چنین قدمهای مثبتی در جامعه افغانستان بودهایم؛ به عنوان مثال، لیلا حسینی که اکثرا او را با نام صبور میشناسند، در جایگاه یک بازیگر، رقصنده و معلم، به عنوان فردی اینترسکس آشکارسازی میکند، عموم جامعه با او احساس همدردی و حمایت میکنند یا حتی حمایت دادستان کل کابل و نمایندگان مجلس از افراد ترنس. این اقدامات مثبت، هرچند کم اما در جامعه افغانستان وجود داشته و حتما تاثیر مثبت خود را گذاشتهاند.»
او به واکنشهای منفی در شبکههای اجتماعی نیز میپردازد و میگوید: «واکنشهای منفی نیز در شبکههای اجتماعی کم نبودند. بیشتر این واکنشهای منفی از سوی افراد حامی طالبان مشاهده میشوند. متاسفانه بعد از سقوط افغانستان و به قدرت رسیدن گروه تروریستی طالبان، افراد زیادی به صورت سازمان یافته در شبکههای اجتماعی مشغول به فعالیت هستند. در واقع، لشکر سایبری طالبان در فضای مجازی نیز فعال بوده و دیدگاههای خود را تبلیغ کرده و گسترش میدهند. حتی بسیاری از مقامات و فرماندههان طالبان در توییتر به این موضوع واکنش نشان داده و با استناد به آیات قرآن، آن را تهاجمی از سوی غرب دانسته و مورد تمسخر قرار دادند. متاسفانه اعضای طالبان به صورت گستره در فضای توییتر فعال هستند، به همین دلیل شاهد حملات خشونتآمیز آنها هم بودهایم.
نویسنده: شایا گلدوست، خبرنگار و کنشگر حوزه جنسی و جنسیتی و فعال حقوق رنگینکمانیها
برگرفته از وبسایت ایران وایر